اگه همه چی رو حساب پیش میرفت قاعدتا من الان ترم 4م تموم شده بود و شهریور باید دفاع میکردم. ولی تف تو کرونا و هر چی که چینیا میخورن! سه بار از نو پروپوزال نوشتم. سه بار سرویس شدم! و بالاخره پروپوزالم تصویب شد. انتخاب استاد راهنمام دست خودم نبود. استاد مشاورمم زورکی بهم دادن. هر چقدر اصرار کردم که آقای دکتر a یا خانم دکتر b مشاورم بشن نشد. "یار(ان) نپسندیدن مرا" و مسلما این دو بزرگوار روز دفاع منو سرویس میکنن! بقیه بچه ها زرنگ بودن. استادای خطرناک رو راهنما و مشاور خودشون کردن که روز دفاع فقط تعریف و تحسین بشنون. اما من؟ دهنم سرویسه و قراره مورد حمله سهمگین و انتقام سخت قرار بگیرم :( راهنمام استاد خیلی خوب و صاحب نامیه اما حوصلمو نداره. مشاورم که کلا گیجه! اون روز بهم زنگ زده بود که پسرجون چند سالته؟ بچه کجایی؟ موضوع پایان نامه ت چیه؟ :/ خیر سرش سه بار داور پروپوزالم بوده و هی گفته عوضش کن. هنوز نمیدونه کارم چیه :|

در رابطه با مشاورم یه چیز دیگه هم متوجه شدم. به یکی از دخترا گفته حذف ترم نکن و کاراتو تموم بکن. بعد اینم گوش کرده و کلی نوشته. بعد که براش فرستاده گفته دختر این چه موضوعیه انتخاب کردی؟ اینکه به درد نمیخوره، عوض کن! حالا موضوعم خوذش داده بوده. دیشب یکی از بچه ها پیام داد که دختره میخواد بره خرخره استادو بجوه چون موضوع جدیدی که بهش داده موضوع آقای ب (شاگرد دیگه همین استاد) بوده و باز این خانم محترم به فاک رفته. دوباره باید بنویسه :))

خلاصه که دعام کنید که زودتر تموم کنم و این لباس چرک (پایان نامه) رو در بیارم. همچنین دعا کنید تعداد پارتیسیپنتم بالا بره که بتونم چند تا مقاله مستخرج ازش توی ژورنالهای معتبر خارجی چاپ کنم، بلکه یه معبری باز بشه که بتونم برم. دیگه طاقت شنیدن خبرای بد ندارم. به قول چاوشی: وجودم آش و لاش انفجارای دمادم شد...


راستی موضوعم مرتبط با بلاگ و بلاگستانه. به ادمینای بیان بگید بیان بهم پول بدن بابت تبلیغی که براشون میکنم. د:



* مروز اولین تجربه کلاس آنلاین رسمیم هم بود. امیدوارم تا تهش خوب پیش بره و بیشتر از این attrition نداشته باشم.