ما بدهکاریم
به کسانی که صمیمانه ز ما پرسیدند:
معذرت میخواهم چندم مرداد است؟
و نگفتیم
چونکه مرداد گور عشقِ گلِ خونرنگِ دلِ ما بوده است.
"حسین پناهی"
* خبر رو که شنید برق از کلهش پرید. اولش باور نمیکرد تا اینکه عکسش رو بهش نشون دادم. حدود ده دقیقه ساکت بود، بعدش گفت: س. بدتر از هممون باخت. ضربهای که اون خوردُ هیچ کس نخورد!
بهش میگم: هممون میدونستیم داریم قمار میکنیم. توی قمار کسی برندهست که زودتر جمع کنه و بره. هر کی بمونه و بیشتر حرص بزنه، بالاخره اون بلایی که نباید سرش میاد. س. یا بلد نبود، یا دلش نخواست. هر چی بوده مقصر خودشه.
در جواب میگه: این حقش نبود.
جواب نمیدم. فقط نگاه میکنم و با خودم فکر میکنم که ترحم به حال رقیب درسته کار درستیه یا نه؟
یاد حرف سید و میم میفتم: "برو قوی شو اگر راحت جهان طلبی". احتمالا س. فکر میکرد هیچکس رو دستش بلند نمیشه، ولی اشتباه میکرد، اشتباه ...
الان دقیقا چه خبره از مرحله پست های رمزدار به رمزهای پست دار رسیدین ؟؟ هعععییی حس می کنم س رو می شناسم ^__^ نمی دونم چرا :)))